|
تو که می دونستی من تکیه گاه محکمتم , بگو با من دیگه چرا آخه نوکرتم ؟؟؟
من که هر دقیقم وابسته به دقیقه تو بود ... من که حتی لباس تنم به سلیقه تو بود ...
منی که دست هیچکسی رو با وجودم نمی گرفتم ; تو باعث شدی که توی قلبم بمیره نفرت ..
رسیده وقت رفتن , هرچند من از دلت خیلی وقته رفتم ...
باشه تو بردی و اینا برات افتخارن ؟؟؟ تو ختم عالمی و منم اند خامم ؟؟؟
سخته رفتن بس که سردم ... من حرف دل های شکستم ...
من درد تموم دنیام ... که زخم هام رو خودم بستم .... نظرات شما عزیزان: [ سه شنبه 1 مرداد 1392
] [ 18:31 ] [ رضاخطر ]
|
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |