|
در دادگاه عشق ....قسمم قلبم بود ....وكيلم دلم و حضار جمعي از عاشقان و دلسوختگان. قاضي نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام كرد و پس محكوم شدم به تنهايي و مرگ كنار چوبه ي دار از من خواستند تا اخرين خواسته ام را بگويم و من گفتم به تو بگويند: ..... « دوستت دارم »
نظرات شما عزیزان:
سلام
وبلاگ قشنگی داری و من از خوندن مطالبش لذت بردم خیلی جالب بود برام منم یک وبلاگ با مطالب عاشقانه دارم اگه بیای و بهم سر بزنی خوش حال میشم راستی اگر خواستی برام کامنت بزار و نظر بده در ضمن من هر روز قسمتی از داستان زندگیمو میخویسم توصیه میکنم حتما بخونش. مرسی www.miadasheghaneh.loxblog.com [ سه شنبه 22 مرداد 1392
] [ 16:18 ] [ رضاخطر ]
|
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |